آموزشی

سالمندی، تهدید یا فرصت

ضرورت سرمایه‌گذاری بر سهام سلامت از امروز؛

با افزایش جمعیت سالمندان در ایران، سرمایه‌گذاری بر «سهام سلامت» به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. سهامی که شامل ابعاد جسمی، شناختی، اجتماعی و مالی می‌شود و می‌تواند سالمندی را از تهدیدی بالقوه، به فرصتی برای رشد و رضایت تبدیل کند.

مینا نظری کمال
روان شناس

همانطور که میدانیم، ایران با سرعتی بی‌سابقه در حال گذار به سمت جامعه‌ای سالمند است. قصد داریم با پذیرش این واقعیت جمعیت‌شناختی، به جای تمرکز بر چالش‌ها، بر اساس مدل‌های موفق روانشناسی سالمندی موفق، راهبردهای عملی را برای نسل جوان و میانسال ارائه ‌دهیم تا با سرمایه‌گذاری بر روی ابعاد مختلف «سهام سلامت» (جسمی، شناختی، اجتماعی و مالی)، سالمندی به دورۀ پربار و فعالی تبدیل شود.

به گزارش پایگاه خبری سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران، آمارهای فعلی در کشورمان، گویای یک تحول بزرگ است: ۱۲ درصد جمعیت کشور اکنون سالمند است و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۱۴۳۰ این رقم به ۳۱ درصد برسد.

این روند، ایران را در میان کشورهایی با سریع‌ترین نرخ سالمندی قرار داده است. در کنار این واقعیت، تنها زندگی کردن حدود ۶۰ درصد از سالمندان، که ۷۵ درصد آنان را زنان تشکیل می‌دهند، بر ضرورت برنامه‌ریزی فردی تأکید می‌کند. اما این تصویر لزوماً نباید هشداردهنده باشد؛ بلکه می‌تواند فرصتی برای بازتعریف کردن واژه سالمندی باشد.

تصور کنید سالمندی که سرشار از انرژی است، به سفر می‌رود، مهارت‌های جدید می‌آموزد و تجربیاتش را به اشتراک می‌گذارد. این تصویر، یک رویا نیست، بلکه دستاورد یک برنامه‌ریزی هوشمندانه براساس اصول روانشناسی سالمندی است. پیری یک انتخاب نیست، اما چگونگی پیری، نتیجه مستقیم انتخاب‌های امروز ماست. روانشناسان بر این باورند که پایه‌های یک سالمندی سالم و رضایتمند، از میانسالی و حتی جوانی گذاشته می‌شود. به بیان دیگر، سالمندی موفق در ۵۰ سالگی شروع نمی‌شود، بلکه از امروز آغاز می‌شود. ازاینرو، هدف، افزایش «ذخیره سلامت» یا «سرمایه سلامتی» است و این سرمایه تنها مالی نیست، بلکه دارای ابعاد چندگانه است که در ادامه بر اساس مدل‌های علمی بررسی می‌شوند.

اول از همه سرمایه جسمانی؛ بر اساس مدل‌های پیری شناسی موفق، پرهیز از بیماری و حفظ عملکرد جسمی یکی از ارکان اصلی است و برای دستیابی به این هدف، باید فراتر از فعالیت‌های روزمره رفته و در کنار آن به تقویت قدرت و تعادل بدنی و همچنین تغذیه هوشمند پرداخت، به عبارتی رویکردی مبتنی بر افزودن مواد مغذی به جای رژیم‌های سختگیرانه.

دومین سرمایه سالمندی، از جنس شناختی است به این معنا که تمرین مغز به مثابه یک عضله ضروری است، موضوعی که به حفظ عملکرد شناختی مغز کمک می‌کند. پس برای تقویت آن لازم است در ابتدا، یادگیری مادام‌العمر، به سبک زندگی فرد تبدیل شود. یادگیری مهارت‌های جدید مانند یک زبان خارجی، ساز موسیقی یا برنامه‌نویسی، ارتباطات عصبی مغز را تقویت کرده و ذخیره شناختی را افزایش می‌دهد که خود عامل محافظتی در برابر زوال عقل است.

علاوه‌ بر این، کشف «ایکیگای» برای هر فرد ضروری است. این مفهوم ژاپنی، به معنی دلیل بودن است. یافتن فعالیتی که فرد را به وجد آورده و احساس مفید بودن به او بدهد، قوی‌ترین محافظ در برابر افسردگی و احساس پوچی در سالمندی است. اگرچه سرمایه‌گذاری بر خود حیاتی است، اما کافی نیست و برای همین سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از کلیدی‌ترین عوامل سلامت روان در سالمندی شناخته می‌شود. این سرمایه شامل شبکه‌های حمایتی، اعتماد و هنجارهای اجتماعی می‌شود. برای این منظور، ایجاد و حفظ چند رابطه عمیق و قابل اتکا، بسیار کارآمدتر از داشتن ارتباطات سطحی گسترده است. این روابط می‌توانند شامل خانواده، دوستان صمیمی یا گروه‌های هم‌سلیقه باشد. در کنار روابط خصوصی، فعالیت‌های داوطلبانه نه تنها شبکه اجتماعی را گسترش می‌دهد، بلکه با تقویت حس تعلق و معنا، به طور مستقیم بر سلامت روان تأثیر می‌گذارد و سرمایه اجتماعی فرد را غنی می‌سازد.

علاوه بر از سرمایه های ذکر شده، استقلال مالی عامل کلیدی در حفظ کرامت و انتخاب‌های فرد در سالمندی است. داشتن پس‌انداز کافی به فرد سالمند این امکان را می‌دهد تا در صورت نیاز، برای جبران کاستی‌ها (مثلا استخدام پرستار) از منابع مالی بهره ببرد. از اینرو، پس‌انداز برای سالمندی یک مسابقه سرعت نیست، بلکه یک ماراتن بلندمدت است. حتی با مبالغ کم، اما به صورت مستمر، می‌توان کیف پول سالمندی را تقویت کرد.

یک نمونه عینی و موقت از کاربرست این راهبردها، سالمندان کشور ژاپن است. ژاپن بیشترین میزان سالمندان را در جهان دارد، آنها با مفهوم ایکیگای و «موگی» که به معنای انجام کارهای کوچک برای دیگران بدون انتظار پاداش است، به سالمندی خود معنا می‌بخشند. آنها در جوامع کوچک محلی فعال می‌مانند، به طور منظم ورزش می‌کنند و رژیم غذایی سالمی دارند.

ما در آستانه یک تغییر جمعیتی بزرگ قرار داریم. این تغییر می‌تواند به معنای ظهور نسلی از سالمندان باشد که دانا، توانا، مستقل و فعال هستند. کلید این تحول در گرو پذیرش مسئولیت فردی است. از امروز می‌توان با برداشتن گام‌های کوچک آغاز کرد: پیاده‌روی روزانه، تماس تلفنی و أحوال پرسی با یک دوست قدیمی، یا ثبت‌نام در دوره آموزشی کوتاه. به خاطر داشته باشیم که سالمندی پربار، با اولین قدم‌های آگاهانه ما در امروز آغاز می‌شود. آینده را نه با ترس، که با آگاهی و برنامه‌ریزی بسازیم.

انتهای پیام

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا